یه عمر نشستیم و فیلم دیدیم ؛ یه عمر تو فیلمها دنبال قهرمانها بودیم ؛ بعد یه دفعه خواستم تو زندگیم یه کار قهرمانانه انجام بدم ؛ نشد . می خواستم ادای دینی به این همه سال در کنار سینما بودن کنم ؛ نتونستم . نتونستم و تا ابد شرمنده خودم شدم !
رو سر بنه به بالین ، تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن
دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن؟