دیباچه

دیباچه

هر چه می خواهد دل تنگت بگو
دیباچه

دیباچه

هر چه می خواهد دل تنگت بگو

خاطره من با لورنس عربستان

یادش بخیر وقتی برای اولین بار به منطقه ای به نام صالح آباد اعزام شده بودم ؛ خدمت مقدس سربازی؛ درست در همان مقطع پر اضطراب ، لورنس عربستان را دیدم. وقتی می خواست از صحرای سینا عبور کند و به او گفتند نرو ؛ گفت: موسی رفت منم می رم. و من بیست و سه ساله پر غرور در دفتر خاطراتم نوشتم : لورنس رفت منم می رم.

روزهای آخر خدمت صالح آباد وقتی خسته و پرکار حکم سرباز نمونه منطقه را گرفتم به درستی دریافتم که لورنس شده بودم. آری من نیز لورنس بودم. این اولین بار نبود که حس می کردم عاشق سینما هستم، من خود سینما بودم.


نظرات 1 + ارسال نظر
حسین خرم یکشنبه 22 دی‌ماه سال 1392 ساعت 02:30 ب.ظ

سلام مهدی پر.

علیکم السلام ! حسین خرم زاده ! اهل آستارا
پارسال دوست امسال آشنا !
ستاره سهیل شدین حسین آقا
احوال دوستان رو نمی پرسین !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد