دیباچه

دیباچه

هر چه می خواهد دل تنگت بگو
دیباچه

دیباچه

هر چه می خواهد دل تنگت بگو

پرسش همگانی ۲

متنی که در زیر می خوانید چند سطری از کتاب تاریخ جهانگشای جوینی است . داستان یکی از قهرمانان بزررگ ایرانی ؛ این قطعه مربوط به بخشی از تاریخ کشورمان است که شنیدن آن هر انسانی را به حیرت وشگفتی می اندازد . متن را به دقت بخوانید و در نظر سنجی پاسخ دهید که شخصیتی که از او یاد می شود کیست ؟

جوشن از پشت باز انداخت و اسب را تازیانه زد و از کنار آب تا رودخانه ده گز بود یا زیادت . که اسب در آب انداخت و مانند شیر غیور از جیحون عبور کرد و به ساحل خلاص رسید . چون با کناره افتاد ، در شیب همچنان کنار کنار آب بیامد تا مقابل لشگرگاه خود ، و مشاهده کرد که خانه و خزانه و متعلقان او غارت می کردند و چنگیزخان هم چنان بر کنار آب ایستاده .

سلطان از اسب فرود آمد و زین باز گرفت و نمد و زین و قبا و تیرها به آفتاب انداخت و خشک می کرد و چتر را بر نیزه کرد . تنها بود . . . چنگیزخان بدو نگاه می کرد . . . گردون در تعجب مانده می گفت :

به گیتی کسی مرد از این سان ندید

نه   از   نامداران   پیشین   شنید

چنگیز خان چون آن حال مشاهدت کرد روی به پسران آورد و گفت : از پدر ، پسر مثل او باید .

راستی ؛ قهرمان دوران کودکی شما چه کسی بود ؟

اجازه دهید از خودم شروع کنم . قهرمان دوران کودکی من آمیتاباچان هنر پیشه بزرگ هندی ، و در دوران نوجوانی اسپارتاکوس برده رومی بود !

در قسمت نظرات بنویسید .  

  

نظرات 6 + ارسال نظر
یگانه یکشنبه 19 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:52 ب.ظ http://unique886708.blogsky.com/

سلام
یه داستانی توی ادبیات سال اول نظری بود که این داستان منو یاد اون انداخت حالا نمی دونم به هم ارتباطی دارن یانه: همون که می فت : به مغرب سینه مالامال قرص خورشید نهان می گشت پشت کوهساران...
بچگیای من پر بود از کارتونای والت دیسنی به خاطره همینم کلا توی فاز اونجور قهرمانا بودم

parya یکشنبه 10 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 02:13 ب.ظ http://www.paryadubai.blogfa.com

salam vebloge ghashangi dari man kheily vaghte ke dige to kare veblog nistam in veblagamam male 2sal pishe moafagh bashi byby

سرگردان کوچه های بندر جاسک سه‌شنبه 19 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:11 ب.ظ http://www.site50.net

قهرمان دوران نوجوانی من آرنولد بود. کاش مرا با قهرمانان ملی مان بیشتر آشنا می کردند تا اینگونه نشود. از این بابت متاسفم

کاظم بالاقلعه یکشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 05:31 ب.ظ

جمشید هاشم پور

trojan شنبه 14 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:17 ب.ظ

من قهرمانی نداشتم
همیشه سعی کردم یه شخصیت و یه قهرمان جدید تو خودم بسازم

میلاد پنج‌شنبه 4 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 06:48 ب.ظ

راستی اون شخصیت شجاع جلال الدین خوارزمشاه بود فرزند محمد خوارزمشاه. چنگیز مغول رو به حیرت واداشت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد