دیباچه

دیباچه

هر چه می خواهد دل تنگت بگو
دیباچه

دیباچه

هر چه می خواهد دل تنگت بگو

رو سر بنه به بالین

یه عمر نشستیم و فیلم دیدیم ؛ یه عمر تو فیلمها دنبال قهرمانها بودیم ؛ بعد یه دفعه خواستم تو زندگیم یه کار قهرمانانه انجام بدم ؛ نشد . می خواستم ادای دینی به این همه سال در کنار سینما بودن کنم ؛ نتونستم . نتونستم و تا ابد شرمنده خودم شدم !


رو سر بنه به بالین ، تنها مرا رها کن

ترک من خراب شبگرد مبتلا کن

نظرات 1 + ارسال نظر
سفیر جمعه 27 مرداد‌ماه سال 1391 ساعت 01:09 ب.ظ http://sa-fir.blogfa.com

دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد